
個展の直前は額装や搬入搬出の手配、キャプションの製作やらで時間的に追いまくられるが、始まると通常は特にやることも無く、毎日がだらけたギャラリートークのようなものになってしまう。
ところが、絵を言葉で置き換えることは本当は出来ないことなのだ。それをなんとか解りやすく話そうとすればするほど、言葉の迷宮に迷い込み、次にはそれが自分の中で絵を束縛するようになる。毎日それを繰り返すと、会場へ行くのが憂鬱になってくる。それが個展の毎日。
عصر、همانطور که در کنار ساحل قدم می زدم، چندین پرستو را در چند ده سانتی متر بالای رودخانه دیدم.、بارها و بارها پرواز کرد。من نمی دانم که آیا باد مخالف قوی است و سرعت آن 1 متر بر ثانیه است.。2、به صورت افقی روی سطح رودخانه 30 متری پرواز می کند و سپس به طور مکرر به اطراف می چرخد.。احتمالاً در سطح رودخانه حشرات وجود دارد.。باید یک لانه در این نزدیکی وجود داشته باشد.。
با خیال راحت به بانک رفتم.、بعد از یک ساعت نگاه کردن کاملا سرد شدم.。وزش باد شدید شمالی بعدازظهر امروز。گفته می شود در کشورهای شمالی برف می بارد.。این برای ماه می غیر معمول است.。در کارت پستالی که امروز صبح از چاپگر گورا کوماگای دریافت کردم،、هنوز 2 شکوفه گیلاس در هیروساکی وجود دارد,می گویند 3 دقیقه گل می دهد.。سه گنجشک را هم روی کرانه دیدم.。بنا به دلایلی زیر پایم فرود آمد。فکر کردم شبیه تابلوی سنت فرانسیس آسیزی است.。