خرمالو خوشمزه است。بعد از اینکه دیوونه وار خوردمش、آه、فکر کردم الان بکشمش、درست قبل از اینکه آخرین نیش به پشت گلویم بخورد، به آن فکر می کنم.。همه چیز همینطور است、فقط روی چیزی که جلوی شماست تمرکز نکنید。
ترامپ و شی جین پینگ、ما در مورد مالیات ترامپ جلسه ای داشتیم که در حال حاضر موضوع داغ مناقشه است.。به گفته ترامپ، آنها روی «12 از 10» توافق کردند.、در حال حاضر، این فقط یک توافق منتظر و منتظر برای یک سال است.。با خاک های کمیاب و فناوری نیمه هادی、در دل همدیگر که "یازوزوبوکوری" هستند。فقط روی چیزی که جلوی شماست تمرکز نکنید。
هر بار که به میوه ها (و دانه های کاملیا) نگاه می کنم، جهان را می بینم.、در واقع، ممکن است چیزی به نام «حقیقت» وجود داشته باشد.、باعث می شود احساس خالی بودن کنم。
آیا تا به حال سعی کرده اید میوه کاملیا را جدا کنید؟。حتی افرادی که در باغچه های خود گیاه کاملیا می کارند、شاید شما این تجربه را ندارید.。قبل از اینکه متوجه شوید، میوه ها می ترکند、ریزش دانه ها روی زمین طبیعی است.。 اما、اتفاقا داشتم میوه را قبل از ترکیدن می چیدم.、می تواند آن را ببیند。(بصری) یک دانه بسیار ساده در آنجا وجود دارد.、چگونه به هم متصل شدند、اگر سعی کنید آنها را کنار هم قرار دهید، به یک پازل بسیار دشوار تبدیل می شود.。حتی اگر تعداد آنها فقط به این تعداد باشد、همه دارای سطوح محدب و مقعر ظریف هستند.、به شرطی که سه بعدی باشد、برای دوستداران پازل به اندازه کافی لذت بخش است。
گل کاملیا البته زیباست اما、من عمیقاً مجذوب جذابیت اسرارآمیز ترکیدن پوسته ها و دانه های میوه هستم.。و、من می توانم "ریاضیات" زیبا را آنجا احساس کنم.。مخصوصا برای اون گونه、با وجود اینکه شبیه به هم هستند، هیچ دو شکلی شبیه هم نیستند.、من را به شدت آگاه می کند که。احتمالا همینطوره、هر دانه مانند تخم کدو یا سیب مستقل نیست.、حدس می زنم بستگی به نحوه چسبیدن دانه ها به هم دارد.、با این حال، هر یک از آنها、منحنی های تیز و ساده、دارای سطح منحنی、این زیبایی است که من آن را "ریاضی" می نامم تا "بیولوژیکی".。 به خوبی شناخته شده است که مارپیچ ناتیلوس با دنباله فیبوناچی مطابقت دارد.。من مطمئن هستم که چنین "منطق ریاضی" در دانه های کاملیا نیز وجود دارد.、در مورد。
"اسرارآمیز" با "غیرقابل درک" متفاوت است。این یک بعد دیگر است。شگفتی این است、در نگاه اول، درک آن آسان به نظر می رسد、"هر چه بیشتر به آن فکر می کنم،、این در مورد عمقی است که شما را بیشتر می کشاند (و در پایان باید بتوانید آن را به درستی درک کنید)、باور شود)。دانه های کاملیا پر از "100٪ شگفتی" هستند。 من در ریاضیات خوب نبودم اما、ای کاش معلمی داشتم که در کودکی به من این نوع رمز و راز را یاد می داد.、1000 برابر بیشتر از الان عاشق ریاضی بودم.、من فکر می کنم。
خواب کمی عجیب دیدم。جایی در اعماق کوه。با شهر من کاملا متفاوت است、یه جورایی حس دژاوو دارم、ظاهرا برای مدتی、انگار اینجا زندگی می کردم。چون تعدادی از اقوام من در آنجا زندگی می کنند.。را、این درس را یک بار پیرزنی که به نظر یکی از اقوام است و دو سه سال از من بزرگتر است یاد گرفت.、معلمی اینجا زندگی می کند.、به دلایلی مرا به خانه آن شخص هدایت کرد.。
من دور بودم پس می خواستم به خانه بروم.、معلم برگشته است。وقتی به آن نگاه می کنم به نظر می رسد یک دختر دبیرستانی یا دبیرستانی است.。از نظر محاسباتی、با وجود اینکه باید حداقل 80 سال سن داشته باشد، هیچ چین و چروکی ندارد.、برای پوست های سفید خالص و صاف مانند گل ختمی、چشم های بزرگ و بادامی شکل。بینی به وضوح کوچک است、کمی نوک تیز مثل پینوکیو。
در حین تعجب از جوانی غیرعادی او به داخل دعوت شدم.。یک فضای کوچک فقط در داخل ورودی وجود دارد.、وقتی به بالا نگاه می کنید، سوراخی را می بینید که به نظر می رسد از پایین یک مخروط به بالا نگاه می کنید.。به زیبایی سقف گنبدی نیست.。این چه نوع سوراخی است؟、با احساس عجیب تر به اتاق نشیمن می روم.。بنا به دلایلی مواردی از حافظه من اینجا و آنجا قرار می گیرد.。یادم نیست گفتم "هی!"、وقتی نزدیک شدم و سعی کردم آن را در دستم بگیرم،、احساس می کنم بدنم به نوعی شناور است。 حتی وقتی به پاهایم نگاه می کنم، چیزی در اطراف شناور نمی بینم.。ولی、برداشتن یک قدم دیگر、این بار احساس نمی کنم که پا روی زمین گذاشته ام.。وقتی دوباره به پاهایم نگاه کردم حدود 10 سانتی متر شناور بودند!
به طبقه دوم هم نگاه کنید、بنابراین به راهروی ورودی برگشتم.、به زیر سوراخ مخروطی بروید。سپس جسد معلم در آن سوراخ مکیده شد.。من و خاله ام دنبال می شویم.。 - (قطعه) - "چرا اینقدر جوان هستید پروفسور؟" جوری پرسیدم که انگار نفسی را که حبس کرده بودم بیرون می دادم.。این خانه یک خانه مرموز است.、جاهایی هستند که جاذبه وجود ندارد.。"چون هیچ فشار گرانش روی بدن شما وجود ندارد."、صورت و بدنت آویزان نیست.» او لبخند می زند: «شاید به همین دلیل است».。- (حذف شده) -