اگر می توانیم به طور گسترده ای نقاشی های مدرن را تقسیم کنیم、اول ، آن را به صورت بتن و انتزاعی تقسیم می کند (به عنوان یک تئوری بسیار کلی)。پرتره های بتونی بیشتر、نقاشی چشم انداز、همچنین می توان آن را به سه ژانر تقسیم کرد: هنوز هم نقاشی زندگی。ظاهراً افراد کلاس درس دوست دارند مردم را به خود جلب کنند.。
حتی اگر آن را یک نقاشی پرتره بنامید、روش های محتوا و ترسیم از نویسنده به نویسنده بسیار متفاوت است.。اولی、نوعی که علاقه مند است شخصیت شخص هدف را به تصویر بکشد。من فکر می کنم دو نوع عروسک وجود دارد که به عنوان "انسان" ترسیم می شوند.。بسیاری از افراد در نوع قبلی به مهارت های تصویر خود اطمینان دارند.、من احساس می کنم بسیاری از افراد در دومی بیان عاشقانه احساسات را ترجیح می دهند.。به راحتی می توان فرض کرد که نوع دوم نقاشی هایی که همه افراد نقاشی شده از چهره یکسان دارند.。
در طرح شخص ، همه روی مدل تمرکز می کنند.、آن را به یک صحنه تبدیل کنید。این یک زمان گرانبها و شاد است、آنچه تعجب می کنم بعد از آن است。همیشه عجیب است که تعداد بسیار کمی از افراد وجود دارند که افراد دیگری را علاوه بر این مدل می کشند.。مدل های طراحی به شما دانش نقاشی های پرتره می دهد、بنابراین هدف باید این باشد که شخصی را که واقعاً می خواهید ترسیم کنید ، ترسیم کنید ، درست مثل اینکه می خواهید آن را ترسیم کنید.、من اینگونه احساس نمی کنم。این غلظت از کجا حاصل می شود؟。
اغلب گفته می شود که "ترسیم یک شخصیت دشوار است."。مطمئناً این درست است اما、بنابراین ، آیا می توان گفت که گلها و مناظر آسان نیست؟。草花の世話をよくする人は説得力のある花が描けるし、よく知った土地は同じように良く描ける。با توجه به اینکه、毎日嫌というほど人間を見ているわたしたちに人物画が描けないはずはない、はずである。なのに…。幼い子どもにとっては、お母さん、お父さんがダントツの題材である。花はともかく、風景や静物などに見向きもしない。それと同じような気持で子どもさん、お孫さんを描いてみたらどうだろうかと思うのだが。