
تقریباً تمام شد。این لحظه که قلم مو را ترسیم می کنم ، احساس آزادی می کنم。این باعث می شود شب شب نوشیدن بنوشم、اکنون ناهار است ، بنابراین حتی اگر همان فنجان باشد ، یک قهوه است。امروز عصر سرد می شود、چطور、من شروع به فکر کردن در مورد چگونگی اصلاح این کار می کنم。بنابراین این لحظه با ارزش است。
از آنجا که من شروع به نقاشی کردم、حدود یک ماه。در مورد من、به طور متوسط ، به نظر می رسد که قطعات بزرگتر سریعتر از قطعات کوچک تکمیل می شوند.。این احتمالاً به دلیل این است که آیا شما آن را از قبل آماده کرده اید یا خیر.。من اغلب به تنهایی نقاشی قطعات کوچک را شروع می کنم (اگرچه نکات خوبی وجود دارد).、گاهی اوقات از نیمه راه متوقف می شود。اگر این کار را می کنید、مانند تار ذغال سنگ که هرگز خشک نمی شود、من چند سال است که به شما چسبیده ام (گرچه ممکن است نگویم که این یک چیز بد است)。از همین رو、به هر حال ، شما باید در کمترین زمان ممکن تا پایان به آنجا بروید。سپس با دقت بیشتری اضافه می کنم.、بهتر است به یک کار جدید بروید。
جنگ در اوکراین در حال انجام است。در وسط آن、من نمی توانم باور کنم که من چنین تصویری را ترسیم می کردم که چین و چروک های برآمدگی مغزی من را داشته باشد (و این یک "حومه شهر" است!)、زندگی در همان زمین、من آنقدر عصبی بودم که می توانستم بگویم که هوای همان دوران را نفس می کشیدم - مجبور شدم عکس هایی را ترسیم کنم که نمادی از امروز باشد.、این دوران مدرن است、من اخیراً در مورد این فکر کرده ام。
家族を養うために他国へ人を殺しに行く傭兵がいる。いっぽうでその犠牲者を弔う仕事もある。爆弾や兵器を作る会社もあれば、その傷を治す薬を作る企業もある。いつでも学ぶ機会のある世界もあれば、一生教育に無縁な子どもたちもいる。それが世界なのだ。そしてそれらが深いところで、みんなつながっていることがやっと解ってきた。世の中に、他といっさい無関係なものなんて何一つないのだ。
自分ができることをやる。بیش از حد از آن استفاده نکنید、でも誠実に。それがすでに難しいことなのだし。