دست برهنه

آبرنگ "کدو تنبل".

هر کاری بکنی خیلی دیره。مهم نیست چقدر سریع سعی می کنم این کار را انجام دهم、من فقط احساس اضطراب می کنم、من هدف، هدف یا روش را کاملاً درک نمی کنم.、سرعت مورد نیاز برای این نیز کند است.、پشت مردم فقط از هم دورتر می شود。رویا است یا واقعیت؟、من فقط همین احساس را دارم。به خاطر پاییز نیست。

مطمئنم من تنها کسی نیستم که چنین احساسی دارد.、من حدس می زنم که همه نمی خواهند آن را با صدای بلند بگویند.。این فکر فقط روحیه ام را تسریع می کند.。

نمی تواند متوقف شود。آخرین باری که در "وقت خودت را بگیر" در مورد "زمان من" نوشتم。من این را با روحیه مثبت نوشتم، اما、وقتی ناگهان به پاهایم نگاه کردم، متوجه شدم که اصلاً زمینی وجود ندارد.。نمی دانم کجا ایستاده ام。آنچه من دارم、چه چیزی می تواند این وضعیت را تغییر دهد؟。احساس میکنم هیچی ندارم。از دست دادی؟、یا از اول نداشتی؟。