
وقتی همسرم می گوید ، هیجان زده می شوم ، "من دیگر پول ندارم."、در عوض ، من ناگهان احساس ناراحتی می کنم、ریتم قلبم مختل شده است و احساس سرگیجه می کنم。
حتی اگر این حرف را بزنید ، هیچ چیز وجود ندارد ، بنابراین چیزی نیست که شما ندارید.。"این یک مشکل است."、در حالی که قهوه می ریزد、در حال حاضر ، چاره ای جز ترک سریع مکان وجود ندارد.。چه کسی چیزی بی ربط را مانند پول اختراع کرده است؟、حتی اگر از آن متنفر باشید ، شروع نمی شود。
جایی که مفهوم پول وجود ندارد、توسط خودت、صید ماهی、بهتر است فقط در حالی که در مورد چیزی صحبت می کنید ، فقط یک زمینه بسازید و هر کاری را که دوست دارید انجام دهید.。سپس یک روز او در جایی فرو می رود و به دنیای دیگر می رود - به تنهایی در یک جزیره متروک زندگی می کند、صحبت از آن ، من به یاد می آورم که "داستان رابینسون کروسوی" Defoe.、او تا قبل از اینکه دور شود ، یک معامله گر مناسب و معقول بود.、او یک عقل گرای اقتصادی واقعی است。تحقیقات اقتصادی و کتابهای زیادی بر اساس آن کتاب وجود دارد.。هنگامی که محصولات را می توان در هر نقطه با هواپیمای بدون سرنشین تحویل داد、غیر از اینکه دیوانه شوید یا در پایین دریای عمیق غواصی کنید、به نظر می رسد هیچ راهی برای فرار از پول وجود ندارد (هواپیماهای بدون سرنشین زیر آب نیز به سرعت در حال تحول هستند.、شما نمی توانید نگهبان خود را حتی در قسمت دریای عمیق بگذارید)。
مهم نیست که چند بار می گویم "من دیگر پول ندارم"、من نمی توانم به آن صدای وحشتناک عادت کنم。هر وقت نفس نفس می کشم、از این گذشته ، تا زمانی که من در حال حاضر زندگی می کنم、من فکر می کنم این کلمه ای است که هرگز نباید به آن عادت کنید。هر وقت قلبم را آزار می دادم、ضربان سازها به دلیل سرگیجه ناشی از استرس پول درمانده هستند。به نظر می رسد علاوه بر درمان پول ، هیچ داروی مؤثر دیگری وجود ندارد.。