考えることの中身はほとんどの場合、これから描こうとする絵のことだから、朝食のあとの皿洗いが一番重要だ。این طور نیست、ボーッとして皿を落として割ってしまう、なんてことはない。鍋やフライパンも汚れが残ってないか、シンクの底や縁にソースやキャベツの切れ端がくっついていないかもちゃんと点検する。昨日より今日のほうがきれいになっているのが理想だと、心の中では思っている。そうしながら、頭の別のところで今日これから描く絵を描いてみる。シミュレーションするのである。
洗い物はほんの少しだから(特に朝は)長くても30分。普通は15分ほどで終わる。たいていその間に目先の解決法はできあがる。大したことは考えられないし、一回分しかない。با این وجود、実際にキャンバスの前に立つ前の、このシミュレーションはとても有効だ。皿洗いは私に課せられているわけではない。じっと座ったり、立ちっぱなしだったりするので、頭のリフレッシュと腰の血流のために勝手にやるようになっただけ。皿洗いと絵画の新しい関係である。
「不作為」とは「敢えてやらないこと」、積極的な意味がある。似たような語に「無作為」というのがあるが、こちらは「何も考えずに」という意味で、「偶然に」に近い。در بسیاری موارد、評価というのは「結果」に対してなされるものだから、「やらない」ことを評価するのは、その方法も含め、案外難しいだろうと想像される。
در بسیاری موارد、評価には段階がある。学生時代の成績評価などはその典型例。数字で表せない事例でも、積極性、協調性、「明るい性格(!)」などには「高」評価がつき、何事も一人でやろうとするタイプには、協調性が無いとか、独善的などの「マイナス」評価がつきやすい。「引きこもり」=「悪」=「何とか社会に引っ張り出そう」という考え方もこのような評価から来ているようにも思う。外に出て、人と協働しないとダメなんていわれたら、芸術など成り立たないし、引きこもったままでも生きていける社会になった方がいい。
かなり荒っぽい論理になってしまうが、評価する側(の姿勢)に評価基準が偏りがちだということが、「不作為」の評価を難しくしている(ある意味自然とも言えるが)。日本の社会は、「提案・推進」=「建設的」と短絡的に捉えたがる精神風土を持っている。علاوه بر این ،、その提案自体、上意下達的な場合が多いように見える。提案に対する反対の場合でも「反対するなら対案を出せ」という言い方をよく聞くが、これも提案=建設的という固定した考え方をよく示している。そろそろ「AでなければBかC」ではなく、「Aそのものをしない」という不作為の評価と、その方法を考える時代になってきているのではないだろうか。
چیز سفید、ترسیم چیزی سیاه است、این باعث می شود احساس کمی به چالش بکشم。"سفید" با تاریک کردن محیط ، بیان می شود ،、"سفید سفید" است、سلسله مراتب بدن و تاریکی اطراف آن را به درستی اندازه گیری کنید.、باید به عنوان سفارش بیان شود。علاوه بر این ،、نه、کاملاً در 5-6 سطح、شما همچنین باید عملیاتی مانند گرد کردن نزدیکترین نقطه را انجام دهید.。
در مورد سیاه ها نیز همین اتفاق می افتد、فقط رنگ آن را صاف کنید سیاه فقط به "سوراخ" تبدیل می شود.。با نشان دادن ظرافت تغییرات در نور و تاریکی در سیاه、بیان بافت اشیاء سیاه。تفاوت بین "سیاه" و "تاریکی" روی کاغذ چیست؟、معیارهای تعیین اینکه آیا احساس مادی وجود دارد یا خیر。چشمان دوربین مانند که نور و تاریکی را تعیین می کنند、غیر از تکنیک ها برای جدا کردن آنها、هیچ کس برای پشتیبانی از "چیزهای سیاه" به عنوان اشیاء وجود ندارد.。اما حتی همینطور、حتی اگر بتوانید خوب ترسیم کنید ، در بهترین حالت با درجه بندی خشن است、فقط یک عکس مانند عکس بسازید、با زرق و برق درخشان و طعم های غنی、تقریباً سفید و سیاه نامربوط。اما برای نقاشی、این دیوانه کننده استوایی、عجیب است زیرا گاهی اوقات می خواهم آن را چشیدم همانطور که به یاد می آورم。
مزاج و آکویلا、"سیب" در نقاشی روغن و سیب سبز در آبرنگ、بین نوامبر سال گذشته و مارس、من حدود 20 عکس از 4 تا 120 ترسیم کردم.。فکر نمی کنم تولید کافی وجود داشته باشد。"سیب" را در نقاشی های خلق و خو و روغن در سر خود بکشید。سیب های آبرنگ با چشمان شما کشیده می شوند。"سر" خیلی طولانی طول می کشد。آیا این رابطه بین سر و چشم ها خوب است یا این یک آغوش چیگو است؟、من الان واقعاً نمی دانم。
در طرح فوق ، سیب آبی شخصیت اصلی ساختگی (آزمایشی) است、نقش چشم نواز。شخصیت اصلی واقعی یک بطری مشروبات الکلی سیاه (مرکز صفحه) است、حداکثر کنتراست)。این نقش اصلی است、سرگرمی من برش قسمت بالا است。من قصد دارم یک نمایشنامه (Pantomime) بسازم.。