
"انجمن مرغ دریایی آبی و نمایشگاه نقاشی" دیروز (20 ، شانزدهم) آغاز شد:00به)。هنگام بارگیری کار در ماشین برای زایمان、من برای اولین بار متوجه شدم。"ها、تمام نشده است. "。
فکر کردن در مورد آن (کار به نمایش گذاشته شده "تازه در ذهن من تمام شده است")、قطعه دیگری در مقابل من、من در حال حاضر هستم که هر زمان در پرتگاه قرار بگیرم、سعی می کنم به نوعی آن را نجات دهم、من چند روز در حالت "ICU" سخت کار می کردم.。
این تصویری است که "در پایین پرتگاه" می لرزید.。من تلاش زیادی کردم اما、ممکن است قبلاً افتاده باشد。چیست、به نظر می رسد یک منظره جهنمی است。افزودن "آبی" است、احساس خیلی آبی داشتم。بدون نیاز به درمان、احساس می کنم یک دکتر هستم که به بیمار که درگذشت ، نگاه می کنم.。
همانطور که با ناامیدی به آن نگاه کردم、به نظر می رسد "پرتره" احساساتی است。1950تصویری از یک ربات قدیمی از سن、این یک عکس پرتره با یک "مغز" دیوانه است که توسط یک اصلی عمل می کند。"چه چیزی باید ترسیم کنم、من همیشه فکر می کنم ، "همه پرتره های خود".、به این معنا、این قطعاً چیزی غیر از نقاشی من نیست、من مثل این احساس می کنم。خیلی سرگرم کننده نیست、راه زندگی و عبارات آغوش چیگو است。اما、شاید فعلاً باید سعی کنم یکی دیگر را ترسیم کنم. به نظر می رسد که این تصویر این حرف را می زند。"چقدر برهنه می توانید تفاوت بین واقعی بودن یا نه."、سخنان کسی بود؟、نمی توانم به خاطر بیاورم که آیا این افکار خودم بوده است、هنگامی که تصویری مانند این را ترسیم ،、شاید من یک خانواده Gagetsu (مدتی) هم هستم ...。