年頭の誓い

交叉する影(スケッチ)

そろそろ数え日の時期になってしまった一年の終わりころになってやっと年初の誓いを思い出すなんて誓い違いも甚だしい

今年は「自分らしい風景画」を1枚は描くぞそんな誓いを密かに立てていたがいつのまにか「描きたい」という願いにすり替わっていた「願い」では弱い「誓い違い」であってもやはり誓いでなくっちゃ「来年やろう来年」そうやって何年も何年も持ち越してきた「誓い」や「願い」が積み重なりその重みでもう胸が押しつぶされかかっている

年末になるといつもそんな「出来なかったこと」のオンパレード私のペースメーカーに守られたハートもチキンチキンと痛む来年は頑張るけどその前に今年の残りはどうする??大臣高級官僚並みの記憶喪失症に私もなりたいな

こいつらをどうしよう?

まだ12月だぜ

アトリエ内の植物がなんだか変に元気になってきた。پایان ماه گذشته、朝夕の気温が下がり始めたので仕方なく外からアトリエに入れた寒さに滅法弱いやつらホニャホニャと力無く伸ばしていた枝もバチバチ切ってサイズを縮めて文句は認めない

当然だがアトリエは熱帯植物園じゃない温度一定など出来るはずもないし制作の邪魔になれば寒くても隅っこに移動する私は暑がりだから暖房もしょっちゅう切るさすがに飯(水)抜きでは可哀想だから水やりだけは土の乾き具合と植物の顔を見て「どうする?どのくらい欲しい?」と聞いてやる欲しいという量の70%くらい葉っぱの面積それぞれの実家の気候鉢の大きさ(100%私の都合なのだが)は一応按配し必要量を1日おきぜいたくなどさせない

なのになぜ?なぜかやたら元気がいいあちこちから新しい芽や葉なんぞ出しやがってこれからが本格的な冬だと解ってんのか?植物だって確か80%以上ゲノムが人間と共通しているはずだぞどうすんだおめえたち俺は責任持たねえぞてめえの新しい芽なんかに

風景

از پارک (آبرنگ)

داشتم به پوست درختی نگاه می کردم。چیزی شبیه خزه روی پوست است。به نوعی مانند یک نقطه است。خورشید به درخت آن طرف برخورد می کند、بافتی کمی صاف。زیرا گونه های درخت متفاوت است、شکل درخت نیز کاملاً متفاوت است。

سایه ها در پای شما رشد می کنند。اگر خوب دقت کنید ، هر برگ مرده بسیار زیبا است。من به وضوح احساس می کنم که یک جهان کامل نیز در آنجا وجود دارد。من می خواهم چیزهای زیبا را همانطور که هست ترسیم کنم、اگر به آن فکر کنید ، چاره ای نیست جز پاک کردن تمیزی。اما、چگونه؟

خودشه、چشم انداز زیبایی وجود ندارد、بود。من واقعاً چیزی را فقط با نگاه کردن به آن نمی فهمم。"آنچه شما باید ببینید خودتان است、من آن منظره را در خود دارم. "。نمی توانم فراموش کنم که خودم آن را بگویم ... من در مورد آن هستم.。